خلیفه مسلمانان جناب عمر بن خطاب بدون اجازه و رضایت زنی مسلمان و با زور و جبر وی را به همسری خویش در می آورد، ابن سعد در کتاب طبقات به نقل از حماد بن سلمة و او از علی بن زید نقل می کند که: عاتکه دختر زید ابتدا همسر عبد الله بن ابو بکر بود، عبد الله با وی شرط کرد که پس از او با کسی ازدواج نکند، عاتکه پس از مرگ همسرش با اینکه خواستگاران زیادی هم داشت تن به ازدواج نمی داد، عمر از پدر عاتکه وی را خواستگاری کرد ولی عاتکه نپذیرفت، عمر به پدرش گفت: تو خودت او را به عقد من در آور، پدر بدون اذن دختر صغیه عقد را جاری کرد، عمر نزد عاتکه رفت اما با مخالفت وی روبرو شد بناچار با او درگیر شد وبا اجبار به مقصودش رسید و پس از پایان ما جرا با احساس نفرت شدید از وی جدا شد و دیگر نزد عاتکه باز نگشت.
خلیفه مسلمانان جناب عمر بن خطاب بدون اجازه و رضایت زنی مسلمان و با زور و جبر وی را به همسری خویش در می آورد، ابن سعد در کتاب طبقات به نقل از حماد بن سلمة و او از علی بن زید نقل می کند که: عاتکه دختر زید ابتدا همسر عبد الله بن ابو بکر بود، عبد الله با وی شرط کرد که پس از او با کسی ازدواج نکند، عاتکه پس از مرگ همسرش با اینکه خواستگاران زیادی هم داشت تن به ازدواج نمی داد، عمر از پدر عاتکه وی را خواستگاری کرد ولی عاتکه نپذیرفت، عمر به پدرش گفت: تو خودت او را به عقد من در آور، پدر بدون اذن دختر صغیه عقد را جاری کرد، عمر نزد عاتکه رفت اما با مخالفت وی روبرو شد بناچار با او درگیر شد وبا اجبار به مقصودش رسید و پس از پایان ما جرا با احساس نفرت شدید از وی جدا شد و دیگر نزد عاتکه باز نگشت.
|
پرسش: |
همانطور که می دانیم سنی ها صحیح بخاری را کاملاً صحیح می دانند. من متوجهم که 50 درصد احادیث بخاری از عایشه، ابن عمر و ابوهریره نقل شده اند و چون این اشخاص موثق نیستند طبق نظر علمای ما احادیث آنها مورد قبول ما نیستند. ولی سؤال من در مورد احادیثی در بخاری است که از غیر آنها نقل شده که از جهت علمای ما موثق هستند مانند ابن عباس، جابر بن عبدالله و نیز امام علی علیه السلام. اکثر روایاتی که منسوب به آنها هستند مخالف عقاید ما می باشند. ما بر چه اساسی این احادیث را طرد می کنیم؟ سنی ها در مورد طرق روائی بخاری بحث می کنند و مدعی اند که سلسله سندهای روایات او همه صحیح می باشند و علمای زیادی این مطلب را تأیید کرده اند. ما بر چه اساسی این روایات را غیر صحیح می دانیم؟ آیا فقط به این خاطر است که آنها مخالف مطالبی هستند که در کتابهای ما نوشته شده؟ آیا محدثین ما شرحی بر صحیح بخاری نوشته اند؟ برای مثال حدیثی را ذکر می کنم که منظور مرا بهتر درک کنید: “محمد حنفیه از پدر خود حضرت علی علیه السلام پرسید “بهترین افراد بعد از پیامبر خدا چه کسانی هستند؟“ حضرت علی (ع) جواب داد “ابوبکر”. من از او پرسیدم “بعد از او چه کسی؟” او پاسخ داد “عمر”. بعد از این جواب ترسیدم که بگوید بعد از آنها عثمان از همه بهتر است لذا از او سئوال کردم “بعد از آنها شما؟” او جواب داد “من مردی معمولی هستم”. |
پاسخ: |
1)- صحیح بخاری در قرن سوم هجری نوشته شده است و بیش از دو قرن با ابن عباس و محمد حنفیه فاصله داشته است و قهراً نمی تواند مستقیم از آنان نقل حدیث کند و باید سلسله راویاتی را نقل کند که همه آنان موثق و قابل اطمینان باشند ممکن است بعضی از آن راویان حدیث از نظر بخاری صحیح موثق باشند ولی از منظر ما نه و بالعکس. پس صرف اینکه از امامان ما نقل کند کافی نیست بلکه سلسله سند از اول تا آخر باید بررسی شود. 2)- کسانی که صحیح بخاری را کاملاً بی اشکال می دانند دچار تعصب کور و بی منطقی شده اند صحیح بخاری را نه خداوند و نه پیامبر و نه هیچکدام از صحابی و خلفاء راشدین تأئید نکرده اند و خود بخاری هم معصوم از خطا نیست. در نتیجه اولاً همه احادیث بخاری نمی توانند صحیح باشند چون با خیلی از ادله دیگر و حتی قرآن تعارض دارند و ثانیاً صحیح بخاری جامع همه روایات صحیح نیست و تنها بخشی از روایات صحیح را به زعم خودش انتخاب کرده است. 3)- حدیث یاد شده نظر شخصی عبدالله بن عمر است که بخاری آن را نقل می کند (صحیح، ج 4، باب مناقب المهاجرین و فضلهم، ص 203) و بعد از زبان فرزند علی (ع) به آن بزرگوار نسبت می دهد و سراپای آن نشان از جعلی بودن آن دارد. گذشته از مناقبی که حضرت امیر داشته و اظهر من الشمس هستند چرا بعد از قتل عثمان مردم که بسیاری از آنان از صحابی پیامبر بودند به در خانه او ریختند و چند شبانه روز به او فشار آوردند تا خلافت را بپذیرد این فرد عادی کیست که این قدر در تاریخ بشریت اثر گذار بوده است و دوست و دشمن را به مدح و ستایش خود برانگیخته است. 4)- برای اینکه با نحوه نگارش صحیح و مسلم و تناقضات آنان و فضای حاکم بر عصر نگارش آن و ترسیمی که از پیامبر اکرم (ص) دارند بیشتر آشنا شوید به کتاب “از آگاهان بپرسید” نوشته دکتر تیجانی تونسی که خود از دانشمندان اهل سنت بوده است و در سالهای اخیر به مکتب اهل البیت (ع) گرویده است رجوع فرمائید، ضمناً این کتاب به انگلیسی ترجمه شده و اتفاقاً حدیث مورد نظر را هم بررسی کرده است. |
ولی چرا من در این متن ایشان را اقای سید موسی صدر نامیده ام !؟
پاسخ :ما شیعیان لغت امام و پیشوا را برای غیر از دوازده امام (علیهم السلام) کمتر بکار میبریم و تنها برای افرادی بکار میبریم که حقیقا رفتارعلمی و عملی انان را قابل ستایش میدانیم که همانطور که استحضار دارید در این عصر این نام به افراد مشخصی منحصر شده است .
و اصولا این افراد که این عنوان را مردمان و نه خود ،برای ایشان برگزیده اند افراد خاص و با اهمیتی هستند و معمولا ادمی برای حفظ و پاسداری از افراد و اشیاء ارزشمند خود تا اخرین قطره خون تلاش میکند
مگر انکه شرع بگوید این تلاش شما با مبانی فقهی همخوانی ندارد ! و معمولا شرع تا خطر چشگیری کیان اسلامی را تهدید نکند چنین دستوری نمی دهد .
دیگر امام موسی ! را امام موسی خطاب نمی کنم چون معتقد هستم که یا ایشان شایستگی ان را نداشته است که ما وی را امام بنامیم یا اینکه انقدر بی غیرت شده ایم که فردی که ما او را امام مینامیم را شخصی دیوانه ?? سال است دزدیده و ما اقدامی شایسته ای را در این خصوص انجام نداده ایم !
اقای موسی صدر در 3 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دوره ای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی (معروف به سرهنگ دیوانه ) وارد لیبی، و در روز 9 شهریور ربوده گردید. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام از آن کشور و ورود ایشان به رم را رسما تکذیب نمود. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته است.
با این حال ما در این سی سال چه اقدامی عملی را برای باز پس گرفتن وی از خود نشان دادیم ؟! کجاست ان غیرت شیعی ؟
انگاه ما چه کرده ایم ؟
در سالگرد تولد ! ربوده شدن ایشان مجلسی میگیریم که گویی مجلس ترحیم است ! و با این اقدام خود را قانع میکنیم که برای این عالم شیعه ایرانی ارج نهاده ایم !
دستگاه قضایی لبنان سال گذشته پرونده ایت الله موسی صدر را به جریان می اندازد تا جایی که حکم به تعقیب قانونی معمر قدافی میدهد . فراموش نکنیم که ایت الله موسی صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود! نه زاده کشور لبنان ! وشایسته بود دستگاه قضایی کشورمان قبل از اقدام دستگاه قضایی لبنان این اقدام را انجام میداد !
متاسفانه در دیداری که اقای احمدی نژاد رییس جمهور اصولگرای ما با معمر قذافی داشتند با وی به گرمی برخورد میکنند ! درست است اصول دیپلماتیک باید حفظ گردد ولی مگر همین چند روز قبل نبود که همه ما و حتی بزرگان حوزه های علمیه رفتار نخست وزیر ترکیه در برخورد با مقامات اسراییلی را ستودیم ! چون حرکت اردغان را اقدامی ارزشی قلمداد کردیم و یقین داریم اقداماتی که رضایت خدا در ان است اسایش ملت را نیز به همراه دارد هر چند در گام نخست چیز دیگری را تداعی شود !
در انتها باز هم به عنوان یک مسلمان از همه بزرگان ، حوزه های علمیه ، دستگاههای قضایی و فرد فرد شیعیان میخواهم موضع جدی و مشخصی را در برخورد با پرونده اقای موسی صدر اتخاذ نمایند تا روزی با افتخار، ایشان را امام موسی صدر بنامیم !
حق با چه کسی است??? اهل سنت پاسخ دهند؟؟؟
ابوبکر در تعیین خلیفه ، از پیامبر تبعیت نکرد؟
َّ 1 - شما مىگویید پیامبر اکرم ( ص ) خلیفه معیّن نکرد و تعیین آن را به عهده مردم گذاشت .
اگر این کار حضرت ، حقّ و به صلاح امّت و تضمین کننده هدایت مردم بود ، پس بر همه واجب است از او متابعت کنند ؛
چون کار او باید براى تمام خداجویانى که معتقد به قیامت هستند ، الگو باشد : ( لقد کان لکم فی رسول اللّه أسوة حسنة
لمن کان یرجوا اللّه والیوم الآخر ) الأحزاب : 21 . .
بنا بر این ، کار ابوبکر که خلیفه معیّن کرد بر خلاف سنّت پیامبر ( ص ) و موجب ضلالت امّت بود .
و همچنین کار عمر که تعیین خلافت را به عهده شوراى ششنفره نهاد نیز برخلاف سنت پیامبر ( ص ) وسیره ابوبکربود .
و اگر چنانچه بگویید کار ابوبکر و عمر به صلاح امّت بود ، پس باید ملتزم باشید که کار رسول اکرم ( ص ) صحیح نبوده
است ، نستجیر باللَّه من ذلک ر . ک : المناظرات فی الإمامة ، ص 246 و 259 ؛ قصص العلماء : 391 ؛ مناظره شیخ صدوق با
نسبت هذیان به رسول گرامى !!!
یازده اشکال اساسى بر عملکرد عمر و همراهان او :
11 - هنگامى که پیامبر ( ص ) در بستر بیمارى فرمودند : « دوات و قلم
بیاورید تا چیزى برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید » . چرا عمر گفت : «
درد بر اوغلبه کرده و کتاب خدا ما را بس است » ؛ « إنّ النبیّ - صلى اللّه
علیه وسلم - قد غلب علیه الوجع ، وعندکم القرآن حسبنا کتاب اللّه » صحیح
البخاری ، ج 7 ص 9 ، کتاب المرضى باب قول المریض قوموا عنّى ؛ و ج 5 ص 137
کتاب المغازی ، باب مرض النبی - صلى اللّه علیه وسلم - ووفاته ؛ صحیح مسلم
فى آخر کتاب الوصیّة ، ج 5 ، ص 76 . .
ویاگفتند :
رسول گرامى ( ص ) هذیان مىگوید : « إنّ رسولاللَّه - صلى اللّه علیه
وسلم - یهجر » ، نستجیر باللّه ، ( کبرت کلمة تخرج من أفواههم ) الکهف : 5 . .
و این قضیّه به قدرى درد آور بود که وقتى ابن عبّاس به یاد آن مىافتاد ،
اشک چشمانش همانند دانههاى مروارید از گونههایش سرازیر مىگشت
عن ابنعبّاس قال : « یوم الخمیس وما یوم الخمیس ، ثمّ جعل تسیل دموعه
حتّى رأیت على خدّیه کأنّها نظام اللؤلؤ قال : قال رسول اللّه : ائتونى
بالکتف والدواة ( او اللوح والدواة ) اکتب لکم کتاباً لن تضلّوا بعده
أبداً فقالوا : إنّ رسول اللّه - صلى اللّه علیه وسلم - یهجر » . صحیح
مسلم ، ج 5 ، ص 76 کتاب الوصیّة باب ترک الوصیة لمن لیس عنده شیء ، صحیح
البخارى ، ج 4 ص 31 ، کتاب الجهاد والسیر . .
در رابطه با این حدیث که در صحیح بخارى و مسلم وسایر کتب صحاح آمده چند سؤال مطرح است :
1 - آیا این سخن عمر ، مخالف با قرآن نیست که مىفرماید : ( ما ینطق عن الهوى إن هو إلّا وحی یوحى ) عن
ابنعبّاس قال : « یوم الخمیس وما یوم الخمیس ، ثمّ جعل تسیل دموعه حتّى
رأیت على خدّیه کأنّها نظام اللؤلؤ قال : قال رسول اللّه : ائتونى بالکتف
والدواة ( او اللوح والدواة ) اکتب لکم کتاباً لن تضلّوا بعده أبداً
فقالوا : إنّ رسول اللّه - صلى اللّه علیه وسلم - یهجر » . صحیح مسلم ، ج
5 ، ص 76 کتاب الوصیّة باب ترک الوصیة لمن لیس عنده شیء ، صحیح البخارى ،
ج 4 ص 31 ، کتاب الجهاد والسیر . النجم : 4 . ؛ پیامبر گرامى ( ص ) از روى هواى نفس سخن نمىگوید و تمام سخنان او بر مبناى وحى الهى است .
2 - عمر که گفت : کتاب خداوند براى ما کافى است « حسبنا کتاب اللّه » ، این مخالفت عملى عمر ، با سنّت رسول اکرم ( ص ) نیست؟
چون سخن رسول اکرم ( ص ) که فرمود : چیزى بنویسم که شما را از گمراهى مصون
بدارد ، مربوط به مطالب عادى و شخصى نبود ، بلکه داراى اهمّیّت ویژه بود و
از بهترین مصادیق سنّت به شمار مىرفت .
3 - آیا مخالفت
عمر و همراهان وى با دستور رسول اکرم ( ص ) ، مخالفت با قرآن نیست که
مىگوید : از اوامر پیامبر اطاعت و از نواهى حضرت اجتناب نمایید : ( ما
آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا ) الحشر : 7 . .
4 - آیا سخن بخارى که مىگوید : مردم در کنار بستر رسول اکرم ( ص ) سر و
صدا کردند و اختلاف کردند ، آیا مخالفت با قرآن نکردند که از هر گونه سرو
صدا در کنار حضرت ، نهى نموده و آن را باعث حبط و نابودى اعمال مىداند :
( یا أیّها الذین آمنوا لا ترفعوا أصواتکم فوق صوت النّبى ولا تجهروا له
بالقول کجهر بعضکم لبعض أن تحبط أعمالکم وأنتم لا تشعرون ) الحجرات : 2 . .
5 - آیا اختلاف صحابه و تن ندادن به سخن رسول اکرم ( ص ) مخالفت با قرآن
نیست که دستور مىدهد در موارد اختلاف بر همگان واجب هست که تسلیم نظریّه
پیامبر ( ص ) باشند و کسانى را که نظر آن حضرت را نمىپذیرند ، مؤمن
نمىداند : ( فلا وربّک لا یؤمنون حتّى یحکّموک فیما شجر بینهم ثمّ لا
یجدوا فیأنفسهم حرجاً ممّا قضیت ویسلّموا تسلیماً ) النساء : 65 . .
6 - پیامبر گرامى ( ص ) تصمیم داشت چیزى بنویسد که مانع گمراهى امّت باشد
، آیا ممانعت از نوشتن چنین مطلب مهمّى ، سبب گمراهى مردم نشد؟
آیا سخن حضرت را تصدیق نمىکنید و یا آن را پذیرفته و تصدیق مىکنید ، در
صورت دوّم آیا ضلالتى صورت گرفته یا منکر آن هستید؟ و اگر قبول دارید ، چه
ضلالتى دامنگیر جامعه اسلامى ، جز انحراف از امر خلافت منصوص صورت گرفته
است؟
7 - در برابر عمر و همداستانهایش که مخالف با وصیّت
نوشتن رسول خدا ( ص ) بودند ، افرادى هم بودند که تلاش در نوشتن این
وصیّتنامه داشتند : « منهم منیقول : قرّبوا یکتب لکمالنبی -صلىاللَّه
علیه وسلم- کتاباً لا تضلّوا بعده ومنهم من یقول : ما قال عمر » صحیح البخارى ، ج 7 ، ص 9 ، کتاب المرضى باب قول المریض قوموا عنّى ؛ صحیح مسلم ، ج 5 ، ص 75 ، آخر کتاب الوصیة . .
وحتّى زنان پیامبر ( ص ) نیز به همفکران عمر اعتراض کردند که با اهانت عمر
و دفاع رسول ( ص ) مواجه شدند : « فقالت النسوة من وراء الستر : ألا
تسمعون ما یقول رسول اللّه؟! قال عمر : فقلت إنّکنّ صواحبات یوسف ، إذا
مرض رسول اللّه ، عصرتنّ أعینکنّ ، وإذا صحّ ، رکبتنّ عنقه! قال : فقال
رسول اللَّه : دعوهنّ فإنهنّ خیر منکم » الطبقات
الکبرى لابن سعد ، ج2 ، ص 244 ، المعجم الأوسط للطبرانی ، ج 5 ص 288 ؛
مجمعالزوائد للهیثمى الشافعى ، ج 9 ص 34 ؛ کنز العمال ، ج 5 ص 644 ، ح
14133 . ؛ زنان از پشت پرده صدا زدند : مگر سخن رسول گرامى ( ص )
را نمىشنوید؟ عمر گفت : شما همانند دلباختگان یوسف هستید که به هنگام
مریضى پیامبر ( ص ) اشگ شما جارى مىشود ، و به وقت سلامتى حضرت ، برگردن
او سوار مىشوید .
رسول گرامى ( ص ) فرمود : متعرّض آنان نشوید وآنها را به حال خود واگذارید ، زیرا آنان از شما بهتر هستند .
راستى ، چه شدکه عمر و همراهان او ، بر تیم مقابل غلبه کردند؟ و کار کدامیک از این دو گروه مخالف قرآن و سنّت پیامبر بود؟
کلمات کلیدی : ندارد
¤ اهل سنت پاسخ دهند؟
از مسائلى که درباره امام زمان(عج) مطرح است، مکان و محل زندگی ایشان است.
ابی بصیر می گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود:...
هدیه ویژه از سایت ظهور ازعلم الاعداد
علی هارون محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
انت منّی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی. نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسی است مگر این که بعد از من پیامبری نخواهد بود.
کشف المراد فی شرح تجوید الاعتقاد، ص 395 و مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج4، ص822
در اینجا یکی از اسرار بسم الله الرحمن الرحیم برای تایید حدیث فوق از طریق معجزه رمز حروف تقدیم می شود: جمع ابجد بسم الله الرحمن الرحیم =
786موضوع اصلی : متن حدیث فوق در اسماء نورانی الله - محمد - علی امیرالومنین که ابجد آن با ابجد بسم الله الرحمن الرحیم یکسان است.
الله =66 محمد =132 لازم بذکر است تشدید محمد حساب می شود. علی امیر المومنین = 588 نتیجه :الله +محمد + علی امیرالومنین= 786 اصل این اعجاز: الله محمد علی امیرالمومنین حروف تکراری این اسماء نورانی که شامل ولایت علی علیه السلام است را کم می نماییم:
ا ل ل ه م ح م د ع ل ی ا م ی ر ا ل م و م ن ی ن
ا ل ه م ح ه د ع ی ر و ن ترتیب آن را جابجا می کنیم ع ل ی ه ا ر و ن م ح م د
علی هارون محمد(ص)حاصل آن تاییدی بر متن حدیث فوق می باشد.
اعداد سرّ حروف وحروف سرّ افعال اند
اسرارحروف : حروف و کلمات و جملات در قرآن کریم گرچه در ظاهر ومعانی متشابه باشند اما در اسرار و رموز یکسان نیستند . حروف قرآن کریم مانند میوه های بهشتی اند که یک میوه در یک درخت وحتی در یک شاخه با همان نوع میوه در همان درخت و همان شاخه ازجهت طعم و بو و مزه وخواص دیگر یکسان نمی باشند. هر چندکه قرآن کریم کتاب ریاضی نیست بلکه کتاب هدایت متقین است لکن چون قرآن کریم حاوی همه علوم مورد نیاز انسان است بوسیله علم الاعداد باذن الله می توان اسرار حروف را از طریق ارزشهای عددی آنها استحصال نمود چون اعداد سرّ حروف و حروف ،سرّ افعالاند و بین حروف و اعداد رابطه مرموزی نهفته است .از مهمترین رموز مستحصله قرآن کریم از طریق علم حروف قرآنی کشف و استحصال اعجاز حروف مقطعه و پیش بینی های مستحصله قرآنی در ارتباط با مناسبت ها و وقایع مهم تاریخ اسلام و جهان از جمله رموز و اسرارریاضی و ادبی و اخبارات غیبی وسابق ، پیش بینی حوادث مهم جوّی وهمچنین راه حل تمام مشکلات ونیاز های بشر ، اتفاقات مهم در دوره چهل ساله جمهوری اسلامی تا ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد .
راقم این سطور ضمن استحصال موارد فوق از این طریق مدتهااست برای بندگان خدا راهکار های قرآنی رفع مشکلات اجتماعی ، خانوادگی ،فرهنگی و حتی سیاسی ارائه می نماید که بسیار راه گشا بوده و تاثیر بسزایی در حل مشکلات واستحکام روابط خانواده ها و رجوع آنان به قرآن کریم و نماز داشته است.
بخشی از مقدمه کتاب در حال تدوین اسرار و اسماء به قلم مدیر سایت ظهور
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود ه اند: « ما فی القران الّا و لها ظهر و بطن » , هیچ آیه ای در قرآن نیست مگر آن که ظهر و بطنی دارد . انّ للقرآن ظهراً و بطناً و لبطنه بطناً الی سبعة ابطن«8»ونیز امیر المومنین حضرت علی علیه السلام در ارتباط با علوم ظاهر و باطن ایات قرآن کریم فرموده اند : ظاهره انیق و باطنه عمیق.«9»
پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند .
اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع و ما حل مصدق، من جعله أمامه قاده الى الجنْ...«10» هرگاه فتنهها مانند پارههاى شب به شما روى آورد، به قرآن چنگ زنید. آن شفیعى است که شفاعتش پذیرفته و گواهى است که گواهى آن قبول مى شود. هر کس قرآن را فرا روى خود قرار دهد، او را به بهشت رهنمون مى نماید. امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام نیز فرموده اند: و اعلموا أنه لیس على احد بعد القرآن من فاقْ و لا لا حد قبل القرآن من غنى«11»بدانید که براى هیچ کس پس از داشتن قرآن، فقر فکرى و معنوى وجود ندارد و همچنین براى هیچ کس پیش از أخذ به قرآن بى نیازى نیست. در حدیثی دیگر از پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) است که فرموده اند: من أراد العلم فلیثور القرآن فانّ فیه علم الأوّلین و الآخرین«12»: اگر کسی بخواهد حقیقت علم را در یابد، در قرآن کریم کند و کاو کند چون خبر اولین و آخرین در قرآن یافت مى شود.»»»
بخشی از مقدمه کتاب در حال تدوین اسرار و اسماء به قلم مدیر سایت ظهور
تاثیرات مهم ارزش های عدد حروف (حروف ابجد)
1-مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی(ره) در کتاب مهر تابان می فرماید:
ابجد کبیر ظاهراً از مسلمات است و آن از عدد یک تا هزار است که به بیست و هشت حرف در زبان عرب تقسیم شده، و در بین مسلمانان از شیعه و سنی جای شبهه و تردید نیست؛ و علمای فریقین مانند شیخ بهاء الدین عاملی و شیخ محیی الدین عربی در اینجا سخن را بسط داده اند. در بین غیر مسلمانان نیز ابجد کبیر معروف است و قبل از اسلام در طائفه یهود رائج بوده و از زبان عبری یهود به جامعه مسلمین وارد شده است و … روزی در مجلسی بودیم که یک نفر از فلاسفه ژاپنی نیز حضور داشت، با آن که ریشه عقاید ژاپنی ها به چینی ها بر می گردد و آنها وثنی هستند، من سئوال کردم آیا شما به حروف ابجد و تاثیرات آن معتقد هستید یا نه؟ در پاسخ گفت: آری به حروف ابجد کبیر معتقدیم، و در این باره کتابهایی از زمان قدیم داریم.
(مهر تابان مصاحبه تلمیذ و علامه طباطبائی ص137)
بسیاری از حوادث مهم تاریخ و پیش بینی های قرآنی در این سایت با استفاده ازعلم الاعداد و حروف ابجد توسط مدیر سایت استحصال گردیده .
مانند تعداد آراء انتخابات حوادث سیاسی بعد از انتخابات و بروز فتنه های دیگر در آینده ،مرگ و میر ومدّت عمر اشخاص ،راه حل مشکلات خانوادگی و اقتصادی ،پیش گیری از افزایش طلاق ، راه درمان بیماری های لاعلاج و سیئات اخلاقی ،رفع شبهات دینی و سیاسی ،تاثیر انتخاب نام خوب و... پیش بینی سال وقوع حوادث مهم و زلزله ها ی شدید در ایران و جهان مانند وقوع زلزله شدید در تهران( 1439 ق)- عدد سال وفوع زلزله شدید در هاییتی( 1388ش) که قبل از وقوع استحصال گردید و...
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.حضرت امام خمینی ره:
امام راحل همواره مصالح اسلام و انقلاب را به هرامردیگری ترجیح میدادند و نمونه ای ازآن که در تاریخ انقلاب ثبت شده برخورد با نوه شان سید حسین خمینی فرزند شهید والا مقام آیت الله سید مصطفی خمینی بود لذا »»»2007/1/1
تقویت و عزت روز افزون جمهوری اسلامی ایران
ازجمله آثار در این دوران تقویت و عزت روز افزون جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن تا آنجا که بر خلاف میل و اقدامات عوامفریبانه مغرضان داخلی (با نام و نشان )و حمایت های دشمنان خارجی با خیال واهی تقییر رهبری نظام بزودی حضرت آیت الله خامنه ای محبوب قلوب ملتهای آزاده جهان میشود و ولایت پذیری از آن جناب روز بروز در سایر نقاط عالم افزون تر میشود و مردم عالم احساس نیاز به منجی را تا ظهوراز این طریق متوجه خواهند شد . وگروه اندکی نیزهمچنان گول عوامفریبان را خورده و در آینده نیروهای دجال را تشکیل میدهند که از اصفهان در ایام ظهور قیام میکند ( یااز شهری از استان اصفهان میباشد )
از دیگر علائم دهه ظهور خاص ذلت روز افزون و مفتضح شدن جبهه کفر و استکبار و آشکار تر شدن خوی درندگی رژیم اشغالگر قدس بر جهانیان و حقانیت ایران اسلامی و مکتب تشیع در سراسر عالم و گسترش اخبار ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در جوامع مختلف دنیا و توجه روز افزون مردم به این مهم که عده زیادی این اخبار راتایید و جدی تلقی نموده و از آثار آن توجه این دسته به معنویات و گرایش روز افزون مردم پاک دل از ادیان دیگر به اسلام .
این ایام بازار شیادان و عوامفریبان را افراد ساده لوح اما گرفتار داغ کرده اند وبجای نماز و دعا و توسل به ائمه هدی علیهما السلام پولهای هنگفتی به رمالان فاقد علم و تقوا میدهند که نه تنها مشکلاتشان حل نمیشود بلکه به مشکلاتشان افزوده میشود لذا به آنها توصیه مینمایم برای حل مشکلات اعم از مشکلات خانوادگی اقتصادی شغلی فامیلی ازدواج و غیره بجای رجوع به افراد شیاد تحت نام دعا نویس و سرکتاب باز کن و رمل وجفر و جادو و طلسم و... به قرآن کریم و ادعیه خصوصا" دعای توسل و نماز متوسل شوید اامام علی (ع ) فرموده اند در مشکلاتتان و در کوران سختی ها و شدائد به قرآن مراجعه نمایید.
ترکیب دولت امام مهدى (عج)
غیر از 313 اصحاب خاص حضرت که اصجاب امام حسین (ع) و اصحاب کهف و اندکی از آنان از معاصرین هستند .در روز های اول ظهور امام مهدی (عج) تعداد 10147 نفر به عدد ابجد سوره حمد از زنان و مردان که بیشتر آنان از ایران اسلامی هستند را بکار میگیرند که این افراد در این دهه طهور (1439-1429) انتخاب میشوند و نفر اول آنان رهبر معظم انقلاب اسلامی با منسب فرمانده سپاه امام مهدی (عج) میباشند.
مدیر سایت ظهور
تماس با ما info@zohoor.ir
در روایات نیز آمده است ترکیب دولت امام مهدى (عج) را از پیامبران، جانشینان آنان، تقوا پیشگان و صالحان روزگار و امت هاى پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر (ص) بیان مى کندکه نام برخى از آنان بدین گونه است: حضرت عیسى (ع) اصحاب کهف، یوشع وصی موسى (ع) مؤمن آل فرعون، سلمان فارسى، ابود جانه انصارى، مالک اشتر نخعى و ...(1)
1-بحار الانوار ج52 ص 346
هرچند درپیش گویی های این سایت تعیین زمان خاص الخاص و وقت دقیق امر ظهوربیان نشده وفعلآ
تماس با ما info@zohoor.ir
زلزله شدید در تهران در سال 1439 هجری قمری توجه بدلیل ا یجاد نگرانی موارد مستحصله ازحوادث مهم و سیل و زلزله نام هیچ شهری در سایت ذکر نمیشود. لذا خوانندگان سایت درشهرخوددر کشوردر ایران یادر هرکشوری که ساکن هستند به مسئول حوادث غیر مترقبه آنجا اطلاع دهند که با مطالعه سایت zohoor .ir با info@zohoor.ir ارتباط داشته باشند تا با محاسبه نام شهر و کشور در صورت خطر.آ نان را مطلع نما ییم تا از میزان خسارات جانی و مالی کاسته شود .
برای بررسی زلزله های معمولی در تهران باید دو مورد لرزه خیزی شهر تهران و آسیب های وارده بر شهر تهران در اثر زلزله را مورد بررسی قرار داد.
?. زلزله خیزی تهران و گسل های آن :
تهران از کوهپایه های جنوبی البرز آغاز می شود و تا دشت ری امتداد پیدا می کند . در کوهپایه تهران با دو فرونشست و سه رشته بلندی مواجه هستیم :
بلندی ها : »»»
غیبت کبری
عبدالله بن فضل هاشمی می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر به ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری که گمراهان در شک واقع می شوند.
سئوال کردم: چرا؟
فرمود: اجازه بیان علتش را نداریم .
گفتم: حکمتش چیست؟فرمود: همان حکمتی که در غیبت حجت های گذشته وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد، اما حکمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمی شود، چنانکه حکمت سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار به دست حضرت خضر علیه السلام برای حضرت موسی علیه السلام آشکار نشد جز هنگامی که می خواستند از هم جدا شوند.
ای پسر فضل! موضوع غیبت، سرّی از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است، چون خدا را حکیم می دانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی حکمت صادر می شود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشدبحارالانوار، ج 52، ص 91..
رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حکم به واقعیات
حضرت علی علیه السلام فرمود: "بدانید زمین از حجت خدا خالی نمی ماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان، آنها را از دیدار او کور خواهد ساخت. "
در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان دهنده وضع بشر، آمادگی عملی و اخلاقی پیدا می کنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء گذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلکه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حکم به واقعیات، و ترک تقیه و ... است، که انجام این امور نیاز به تکامل علوم و معارف و ترقی و رشد فکری و اخلاقی بشر دارد، به طوری که قابلیت برای حکومت واحد جهانی در راستای تحقیق احکام الهی فراهم باشد و جامعه بشری به این مطلب برسد که هیات های حاکمه با روش های گوناگون نمی توانند از عهده اداره امور برآیند، و مکتب های سیاسی و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمی کنند، اجتماعات و کنفرانس ها و سازمان های بین المللی و طرح ها و کوشش های آنها به عنوان حفظ حقوق بشر نمی توانند نقشی را ایفاء کنند و از تمام این طرح ها که امروز و فردا مطرح می شود مایوس شود.
وقتی اوضاع و احوال اینگونه شد و مردم از تمدن منهای دین، معنویت و انسانیت به ستوده آمدند و تاریکی و ظلمت جهان را فرا گرفت، ظهور یک مرد الهی در پرتو عنایت حق، مورد استقبال مردم جهان قرار می گیرد. در این شرایط ، پذیرش جامعه از ندای روحانی یک منادی آسمانی بی نظیر خواهد بود، زیرا در شدت ظلمت و تاریکی، درخشندگی نور نمایان تر می گردد
نظر مستند سایت ظهور این است که تمام عملیات های ساختمانی در خانه خدا تا حدود یک دهه دیگردر اختیار صالحان قرار میگیرد اما گزارش قابل توجه زیر را فقط جهت اطلاع مطالعه نمایید.
بزرگترین مأموریّت وهّابیون تا سال 2012 م. به اجرا در خواهد آمد،
تا این سال، همة
نشانهها، نمادها و سوابق مسلمانان سلف اهل بیت(ع) در امّ القرای اسلامی نابود خواهد شد و در غیبت همة سنّتهای اسلامی که در اثر بدعتهای سلفی و شرکآلود خواندن آن سنّتها از میان مسلمانان رخ بربسته، در بنای اصلی «مسجدالحرام و مسجد النّبی» نیز در تیررس تیرهای زهرآلود ماسونی و شیطانی از جمله ابراج البیت، کارکردهای خود را از دست خواهد داد تا فراماسونری جهانی یا همان دجّال آخرالزّمان به راحتی بتواند حکومت جهانی شیطان را مستقر نماید.»»»
متن حدیثی ویژه در باب مذمت نفس از پیامبر اعظم (ص):
دَخَلَ علی رسول الله « صلی الله علیه وآله » رجلٌ اِسمهُ مَجاشِع فقالَ: یا رسول اللهِ ،کیفَ الطریقُ الی معرفةِ الحق ِ؟ فقالَ صلی الله علیه وآله:مَعرِِفة النَفس ِ. فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی مُوافقةِ الحق ِ؟ قالَ:مخالفة النفس ِ؛ فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی رضا الحق ِ؟ قالَ : سَخَط النفس َ، فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی وََصل ِالحقِ ِ؟ قالَ: هجر النّفس ِ. فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی طاعَةِ الحق ِ؟ قالَ:عصیان النَفس ِ. فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی ذکر الحق ؟ قال :نسیان النّفس ِ فقالَ یا رسول اللهِ:فکیفَ الطریقُ الی قُربِ الحقِِ ِ ؟ قالَ : التّباعُد من النّفس ِ .فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی اُنس الحق ِ؟ قالَ؟ اَلوَحشَةمن النّفس ِ. .فقالَ یا رسول اللهِ: فکیفَ الطریقُ الی ذلک؟ قالَ؟ الاستِعانَةُ بالحق ِعلی النّفسِ ِ.
« بحار الانوارـ ج67 ـ باب 45 ـ ص 72 ، حدیث 23»
ترجمه حدیث:
شخصی به نام مجاشع ، خدمت رسول خدا (ص) رسید و از ایشان پرسید :
ای رسول خدا ، راه رسیدن به «معرفت حق» چگونه است؟
حضرت پاسخ دادند : «شناخت نفس» .
مجاشع پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به« موافقت با حق» چگونه است؟
حضرت فرمود: «مخالفت با نفس».
او پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به«رضای حق» چیست ؟
حضرت فرمود:«خشم بر نفس» .
آن مرد پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به« وصل حق» چگونه است؟
حضرت پاسخ دادند:«ترک و دوری از نفس».
باز پرسید: یا رسول الله راه رسیدن به« طاعت حق» چیست؟
حضرت فرمود:«عصیان و مخالفت با نفس» .
مجاشع پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به« ذکر و یاد حق» چیست؟
حضرت فرمود:«فراموش کردن نفس».
او پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به« قرب حق» چیست؟
حضرت پاسخ دادند: «دوری جستن از نفس ».
او پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به« انس حق »چیست؟
حضرت فرمود:«وحشت و ترس از نفس» .
مجاشع پرسید: ای رسول خدا راه رسیدن به این توفیقات وکمالات، چیست؟
حضرت پاسخ دادند:« استعانت و کمک خواستن از حضرت حق برای غلبه بر نفس»!
گفتم که روی خوبت از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیانست
گفتم فراق تاکی گفتا که تا تو هستی
گفتم نفس همین است گفتا سخن همان است
ملا محسن فیض کاشانی
اعتقاد به منجی آخر الزمان در ادیان دیگر
در تمام ادیان الهی و حتی ادیان زمینی که دارای منشاء ریاضت وفلسفه واخلاق هستند
بلا استثناء منجی ای دارند که برای شتاب در فرج او دعا می کنند . مطالعات باستان شناسی
در نقاطی که بشر»»»
نرجس خاتون مادر امام مهدی (عج) و ازدواج با امام حسن عسکری
مرحوم شیخ صدوق و شیخ طوسی روایت می کنند :
بشربن سلیمان (ایشان از فرزندان ابو ایوب انصاری و از شیعیان و ارادتمندان حضرت امام هادی (ع ) و امام عسگری (ع ) و همسایه آنان بوده و به شغل برده فروشی اشتغال داشته است ) می گوید: خادم امام هادی (ع ) نزد من آمد و گفت حضرت با تو کاری دارند. من خدمت حضرت رسیدم .ایشان نامه ای به خط فرنگی نوشتند و همراه با یک کیسه زر که در آن دویست و بیست سکه بود به من دادند و فرمودند : به بغداد می روی و در فلان روز»»»